وقتی با تبلیغ رویا میفروشند
تاریخ انتشار: ۲۳ دی ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۵۰۴۱۱۱
پیامهای بازرگانی، بهعنوان یکی از پایهثابتهای برنامههای تلویزیونی با دامن زدن به ویژگیهایی مانند روحیه کمالگرایی، تنوعطلبی و نوخواهی افراد و حتی با عناصری عجیب و غیرواقعی در تلاش برای رسیدن به خواستههای مادی خود هستند، تبلیغاتی که گاهی اوقات با فرهنگ و سبک زندگی ایرانی-اسلامی ما در تضاد است.
به گزارش خبرگزاری ایمنا، امروزه رسانههای جمعی به تمام وجوه زندگی انسانها راه یافته و پیدا و پنهان زندگیها، اعم از هنجارهای اجتماعی، سبک زندگی و حتی افکار و عقاید را تحت تأثیر قرار میدهد و در این راستا این تأثیرگذاری گاهی اوقات دست به تغییر اولویت افراد و جامعه میزند؛ از سویی شاهدیم که درزندگیهای امروزی مصرفگرایی در جامعه حکمرانی میکند و این ویژگی توسط رسانه بهقدری ترویج و به امری عادی و طبیعی تلقی شده که گویی تاریخچهای دیرین در فرهنگ ما دارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در این میان نمیتوان نقش حساس و تعیینکننده رسانهها نادیده گرفت زیرا در این مسیر آگهیهای تجاری، بهعنوان یکی از متون رسانهای سهمی قابل توجه دارند چرا که تبلیغات صدا و سیما از مهمترین راهبردهای ارتقای فروش تولیدکنندگان و ارائهدهندگان خدمات و محصولات بهحساب میآید که با هدف جذب مشتری گاهی اوقات دست به روایت و به تصویر کشیدن غیرواقعیها میزند و این یعنی آغازی بر مسیر تغییر فرهنگ و هویت ایرانی-اسلامی.
زمانی که بهصورت کارشناسیتر به این برنامهها نگاهی داشته باشیم، شاهدیم که برخی این برنامهها (در اینجا موضوع بحث تنها پیامهای بازرگانی است و صحبت درباره فیلم و سریالها خود سخنی مفصل است!) با دامن زدن به ویژگیهایی مانند روحیه کمالگرایی، تنوعطلبی و نوخواهی افراد، در تلاش برای رسیدن به خواستههای مادی خود هستند، تبلیغاتی که در کنار این موارد گاهی اوقات حتی با فرهنگ و سبک زندگی ایرانی-اسلامی ما در تضاد است.
توجه به سبک و هویت ایرانی-اسلامی بهخصوص در حوزه رسانه تا جایی قابل اهمیت است که رهبر انقلاب در پیام انتصاب پیمان جبلی بهعنوان ریاست سازمان صداوسیما بر این نکته تاکید داشتند:
«رسانه ملی، دانشگاهی برای ارتقا سطح آگاهی و معرفت عمومی، و آوردگاهی برای مقابله با امواج خصمانهی تحریف و تفتین، و آسایشگاهی برای بهرهمندی چشم و دل همگان از جلوههای زیبایی و هنر، و قرارگاهی برای پراکندن امید و نشاط در فضای عمومی کشور است.
هدایت فرهنگی، تقویت روحیه و احساس هویت ملی و انقلابی، ترویجِ سبک زندگی اسلامی-ایرانی، و افزایش همبستگی ملی، در شمار اولویتهایی است که باید با ارتقا سرمایه انسانی و رشد کیفی برنامهها و بهرهگیری از ابتکار و با تلاش شبانهروزی به آن دست یابید انشاءالله.»
با توجه به اهمیت و دربرگیری فراوان این موضوع با دو تن از کارشناسان حوزه رسانه و سواد رسانه به گفتوگو نشستیم.
حوزه تبلیغات حوزه ترویج سبک زندگی استبر همین اساس معصومه نصیری، دبیرکل باشگاه مدیریت رسانه و توسعه سواد رسانهای یونسکو در ایران در خصوص کارکرد تبلیغات اظهار میکند: ظهور و بروز حوزه تبلیغات به جهت ارائه کالا، خدمات، مدلهای تفکری و… بوده تا مخاطب از آنچه که ارائه میشود یا نیاز خود را تأمین کند یا نیازهای جدید برای او ایجاد و منجر به خرید کالا و خدمات شود.
وی با بیان اینکه فنون مختلفی که در تبلیغات استفاده میشود، بسته به کالای ارائه شده از ترس تا طنز، برجستهسازی و دیگر موارد است که مورد توجه قرار میگیرد، میافزاید: افرادی که در این حوزه مشغول به فعالیت هستند با توجه به شرایط جغرافیایی، جنس کالا، نیت افراد و … تکنیکها را انتخاب میکنند.
این کارشناس سواد رسانه با یادآوری اینکه تبلیغات با توجه به تکرار، کالای مورد تبلیغ، عناصری مانند موسیقی، بازیگران، رنگها، نمادها و نیازمندیها در ذهن مردم باقی میماند، خاطرنشان میکند: نوع پیام، سناریوی تبلیغ، نماد و نشانهها، خطی که برای تبلیغ استفاده میشود، موسیقی، شعارهای تبلیغاتی از جمله عناصر و عوامل ماندگاری است و در این راستا تمام عناصر مورد استفاده از تبلیغات در تمام دنیا هرچه جذابتر، ماندگارتر است.
نصیری پیرامون ارتباط میان تبلیغات و ترویج سبک زندگی خاص عنوان میکند: حوزه تبلیغات حوزه ترویج سبک زندگی است چرا که منجر به مصرفگرایی و انتخاب کالا و خدماتی میشود که در دل خود سبک زندگی خاصی را ترویج میدهد، در این راستا امروزه حوزه تبلیغات بهعنوان یکی از بخشهای حوزه رسانه و از فرایندهای مورد توجه است که در ابعاد مختلف پوشش، گفتار، رفتار، خرید وسیله و… تعریف میشود.
وی با تاکید بر اینکه امروزه تبلیغات تا حد زیادی با سبک زندگی ایرانی-اسلامی همخوانی ندارد، میگوید: سبک زندگی ایرانی-اسلامی به معنای استفاده نکردن و عقب ماندن از تکنولوژیهای روز نیست اما به معنای مصرفگرایی و زیادهخواهی نیست.
دبیرکل باشگاه مدیریت رسانه و توسعه سواد رسانهای یونسکو در ایران با اشاره به ویژگی مختلف تبلیغات تلویزیونی از جمله توجه نشدن به سادهزیستی بیان میکند: در تبلیغات شاهد تجملات و ارائه تصویر غیر واقعی از زندگی اکثریت مردم جامعه هستیم و در این راستا به نظر میرسد حوزه برندینگ کالاها و فروش کالاها در تبلیغات مدنظر است نه لزوماً ارائه الگوی صحیح مصرف.
خرید نه برای رفع نیازها؛ بلکه برای رفع عطشمحمد لسانی کارشناس و پژوهشگر رسانه نیز پیرامون کارکرد و اهمیت تبلیغات اظهار میکند: رسانهها برای جبران بخشی از هزینههای خود نیازمند جلب سرمایهگذارانی هستند که در قالب تبلیغات مستقیم و غیرمستقیم در تولیدات تلویزیونی مشارکت میکنند؛ تبلیغات مستقیم همان پیامهای بازرگانی و تبلیغات غیرمستقیم تولید برنامههای مشارکتی یا اسپانسر شدن برای برنامههای مختلف است.
وی در خصوص فنون استفاده شده در تبلیغات و پیامهای بازرگانی میگوید: در سواد رسانهای ذیل بحث فنون و تکنیکهای اقناعی مواردی از جمله تکنیک زیبایی، تداعی، تکرار، ترس، طمع، حضور چهرهها و نمادها مطرح میشود که در تبلیغات تلویزیونی نیز شاهد آن هستیم.
این کارشناس و پژوهشگر با اشاره به تأثیرگذاری تبلیغات در ذهن مخاطبان و ضمن تاکید بر تکنیک تداوم و تکرار در تبلیغات خاطرنشان میکند: بهطور معمول تبلیغات در بازههای زمانی کوتاهمدت در ذهن مردم باقی میماند، به همین دلیل تداوم و تکرار آنها باعث ماندگاری بیشتر میشود.
لسانی در خصوص عناصر مختلف تبلیغات با بیان اینکه استفاده از موسیقی، هنرپیشهها و شخصیتهای تداعیکننده، اشعار، متون، شعار و لوگو از جمله عناصر اصلی در تبلیغات تلویزیونی هستند، یادآور میشود: بهدلیل اینکه تعداد بانوان خانهدار بیشتر و تمایل و عادت خرید در آنها بیشتر است و در همین راستا شاهدیم تبلیغات تلویزیونی از بانوان بیشتر استفاده میشود تا همذاتپنداری بیشتری انجام شود.
وی با اشاره به تأثیر تبلیغات در سبک زندگی افراد تصریح میکند: تبلیغات فضایی رویایی و الهامبخش ایجاد میکند که شاید بهصورت مستقیم اثرگذار نباشد اما تداوم تبلیغات باعث مصرفی شدن و ترویج روحیه خرید نه به علت نیاز بلکه بهدلیل عطش ایجاد میشود که این امر از سوءکارکردهای تبلیغات است اما باید به این نکته نیز توجه کرد که اثرگذاری مجموعههای نمایشی مثل فیلم و سریالها بیشتر از تبلیغات است چرا که تبلیغات کوتاه و مقطعی، با درگیری کمتر و فضای رؤیا گونه است.
هدف گردش سرمایه است اما نه به هر قیمتی!این پژوهشگر حوزه رسانه با بیان اینکه در فضای رسانهای تبلیغات بیشتر در راستای افزایش تولید و پویایی اقتصاد بررسی میشود اما در این راستا نمیتوان از تأثیرات فرهنگی و اثرگذاری بر سبک زندگی چشم پوشاند، میگوید: تبلیغات قلب تپنده کارخانجات و تولیدکنندگان است و در این راستا تلاش میکنند خود را با ذائقه عمومی هماهنگ کنند اما باید به این نکته توجه کرد که باید بخشهایی از ذائقه عمومی انتخاب شود که ضد فرهنگ نباشد.
لسانی با یادآوری اینکه اگر بخواهیم تبلیغات ایرانی-اسلامی را در تلویزیون و انواع سکوها ببینیم، این وظیفه به عهده دستگاههای فرهنگی است که بتوانند ذائقهسازی کنند، عنوان میکند: تبلیغات بهدلیل فضای پر زرق و برق، رؤیا گونه، ایدهآل، دلربا و دیدهربا با سادهزیستی فاصله فراوانی دارد زیرا دنبال است و در مقابل حتی افراد را به خرید بر مبنای عطش سوق دهد.
وی پیرامون ویژگی توجه به نمادهای ملی در تبلیغات میگوید: در تبلیغات استفاده از نمادهای ملی به معنای چهرهها مشهود است البته در مقابل شاهد تبلیغات بیهویت نیز هستیم که اگر زبان آن نیز تغییر کند متوجه نمیشویم مربوط به چه کشوری است
این پژوهشگر رسانه در خصوص ویژگی ترویج فرهنگ کار و تلاش در تبلیغات رسانهای نیز اظهار میکند: عموماً پیامها در فضای خانه که فضای استراحت و آرامش است یعنی در تبلیغات فرهنگ کار و تلاش جای نمیگیرد بلکه بر اساس تفریح، شادی و آرامش است.
لسانی در پایان توضیح میدهد: هدف تبلیغات گردش سرمایه و بازگشت سرمایه برای تولیدکننده است تا بتواند تداوم حیات داشته باشد و در این زمینه باید بدانیم هدف تبلیغات چیست اما این هدف به این معنا نیست که جنبههای فرهنگی و سبک زندگی را نادیده بگیریم بلکه باید بدانیم تبلیغات ذهنیت و فرهنگساز هستند و میتوانند بر مد و موج اجتماعی تأثیرگذار باشند.
به گزارش ایمنا، طبق اصل ۲۴ قوانین و ضوابط تبلیغات تلویزیونی، «آگهیها نباید به گونهای طراحی و ساخته شوند که در آن مردم به مصرف بیش از نیاز و اسراف در استفاده از امکانات تشویق شوند.» چرا که تبلیغات تلویزیونی میتواند در بین تبلیغات دیگر رسانهها حرف اول را بزند زیرا تلویزیون در بین سایر رسانهها از مخاطبان بیشتری برخوردار است و افرادی که برای تبلیغات خود بستری به این وسعت پیدا میکنند باید متناسب با قواعد و مقررات آن پیش بروند اما زمانی که به واقعیت امروز جامعه نگاهی میاندازیم شاهدیم که در عمل کمتر به این موضوعات توجه میشود.
توجه به این موضوع باید بهعنوان یکی از ضرورتها و اصول مدنظر مسئولان و مدیران متولی باشد زیرا فرهنگسازی از این مسیر یکی از مؤثرترین و کارآمدترین روشهاست و در این راستا تصویب قوانین در کنار اعمال نظارتهای لازم میتواند تولید و پخش این آثار را هدفمند و چارچوبمند کند و از سویی با ارتقای سطح کیفی آثار، به نوعی زمینه افزایش سواد تبلیغاتی و بصری افراد جامعه فراهم شود.
کد خبر 719489منبع: ایمنا
کلیدواژه: تبلیغات تبلیغات تلویزیونی سواد رسانه ای ارتقای سواد رسانه ای آموزش سواد رسانه ای اهمیت سواد رسانه ای ارتقای سواد رسانه ای بحران سواد رسانه ای شهر شهروند کلانشهر مدیریت شهری کلانشهرهای جهان حقوق شهروندی نشاط اجتماعی فرهنگ شهروندی توسعه پایدار حکمرانی خوب اداره ارزان شهر شهرداری شهر خلاق سبک زندگی ایرانی اسلامی تبلیغات تلویزیونی پیام های بازرگانی عنوان یکی حوزه تبلیغات حوزه رسانه گاهی اوقات سواد رسانه برنامه ها رسانه ها رسانه ای پیام ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.imna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایمنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۵۰۴۱۱۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
وقتی «علی خاوری» ابراهیم هادی زمانه شد
خبرگزاری مهر، گروه استانها-طیبه یوسفی مظاهر: مشتاقانه به دنبال نام ونشانی از او بودم که در میان جستوجو برای یافتن نشانی از خانواده از همان ابتدا جذب عشق بی انتهای یک خواهر به برادر مجاهدش شدم که با گذشت ۴ سال از پر کشیدنش گویی هنوز هم حضور بردار در زندگیش جریان دارد و حس غرور به داشتن برادری چون علی آقا در صدایش موج میزند و با بغض و اشک چشم میگوید من هر لحظه او را احساس میکنم و معجزات بسیاری از ایشان دیدم.
آری علی خاوری جانباز مدافع حرم که در سی سالگی عاشقانه به سوی معبود شتافت ابراهیم هادی نسل ماست که گفتن از همه ویژگیهای او نه در یک خبر و گزارش ما و نه در یک کتاب هیچگاه ممکن نبوده و نیست و ما تنها به قدر ماندن در تاریخ و در حد بضاعت خود ایشان را معرفی میکنیم.
میخواست گمنام بماند ولی تقدیر بر این بود که چراغ راه هدایت ما و نسل ما باشد و بدانیم شهدا دست یافتنی است و اگر در چهل سال پیش ابراهیم هادی وجود داشت امروز هم میشود ابراهیم هادی شد درست مثل علی خاوری.
محور تمام فعالیتهایش نماز بود حتی در سختترین شرایط نمازش را اول وقت میخواند و اگر در وسط جاده بود باید متوقف کرده و نماز ادا کند؛ درست مثل ابراهیم.
در بیمارستان هم که بستری میشد با وجود آنکه تحمل درد و رنج ناشی از جانبازی برایش بسیار سخت بود ولی وقت اذان که میشد سجاده سبزرنگش را در کنار پنجره گشوده نماز ادا کرده و در خلوت با خدای خود نجوا و به راز و نیاز میپرداخت.
سر شار از صفا و ادب و معنویت بود، متین و با وقار، همیشه به یاد خدا بود و از آن غافل نمیشد و جاذبههای معنوی او باعث جذب مردم و جوانان به دین و معنویت میشد؛ درست مثل ابراهیم.
ابهت خاصی داشت قد و بالایی بلند و محاسن زیبا و بلند و جاذبه چهره اش، مهربانی و چشمهای گیرایش، و حتی محبت کردنش همه را جذب خود میکرد؛ جوان و خوشدل و خوش سیرت و خوش صورت، نورچشمی خانواده و اقوام بود، اصلاً وقتی درونت پاک باشد خدا چهره ات را گیرا میکند که این گیرایی، از نور ایمانی است که در ظاهرت نمایان میشود و میشوی یکی مثل ابراهیم.
شجاعت و یکرنگی از ویژگیهای بارز او بود، بسیجی بود، هیئتی، مسجدی و هم ورزشکار، بدن محکم و تنومندی داشت و به واسطه مرام پهلوانی و قدرت جسمانیاش در ورزش سرآمد و قدرتمند بود درست مثل ابراهیم.
برای جذب جوانان به سوی خدا و دین و اهل بیت علیهم السلام از هیچ تلاشی دریغ نمیکرد، الگوی خود را شهدا و بخصوص ابراهیم هادی قرار داد، حالا یک استاد و یک الگوی کامل پیدا کرده بود در مسیر ابراهیم قدم برداشت و شد یک ابراهیم دیگر.
عاشق ابراهیم هادی بود، ابراهیم را بهترین الگو برای تمام مردم میدانست بارها کتاب سالم بر ابراهیم را به دوستان هدیه میداد، داستان اذان شهید هادی را برای همه روایت میکرد، اذانی که باعث شده بود دهها نفر به جبهه اسلام گرایش پیدا کنند، سعی میکرد خودش هم مسیر شهید ابراهیم هادی را طی کند.
برای تواضع و خاکی بودن، غیرت و مردانگی و پاکی وجودش شهید ابراهیم هادی را الگو قرار داده بود، میخواست مثل ابراهیم باشد و در مسیرش محکم و استوار...
علی مرد مبارزه در میدانهای سخت نظامی، روشنگری، جهادی، فرهنگی و سیاسی بود و دوستانش لقب «مرد میدان» را برای او برگزیده بودند، همیشه کتاب دعایی همراهش بود که بر روی کتاب عکس رهبری و ابراهیم بود وقتی وارد سپاه شد، روی لباس فرم پاسداریش پیکسل شهید هادی را زده بود.
برای همگان از اخلاص و عشق ابراهیم هادی به خانم فاطمه زهرا (س) سخن میگفت، خودش هم ارادت خاص و ویژهای به مادر سادات داشت، مراسم عقدش هم در روز ولادت خانم فاطمه زهرا (س) در مراز شهید گمنام بود آن هم مراسم امام زمانی پسند؛ تا آنکه با عشق زهرایی، با آغاز ایام فاطمیه در بیمارستان بستری و در شام ولادت خانم فاطمه زهرا (س) پس از تحمل درد و رنج ناشی از جانبازی عاشقانه به سوی معبود پر کشید.
برای کارهای جهادی پیش قدم بود و آن را توفیق و افتخاری برای خود میدانست، از ظواهر دنیوی فراری بود در کمک به سالمندان و رسیدگی به حال محرومین، نیازمندان و یتیمان و دستگیری جوانان فعال و حساسیت زیادی داشت و برای کمک هر انچه از دستش بر میآمد دریغ نمیکرد درست مثل ابراهیم.
در زندگی خود پیوسته به اسلام و قرآن و اهل بیت، نظام و کشور خدمت میکرد، دواطلبانه به جبهههای حق علیه باطل شتافت و سه سال متوالی به عنوان مدافع حرم خالصانه در دفاع از حرم ال الله و تنها برای رضا خدا مجاهدت کرد تا آنکه در عملیات محرم در سوریه به دلیل جراحت و جانبازی و استنشاق مواد خاص شیمیایی و رادیو اکتیو به سرطان درگیر شد، خوشحال از این بود که تنها با خدا معامله کرده است؛ در روزهای آخر عمر با برکتش در بیمارستان با آنکه تحمل درد را نداشت شال تبرکی حرم حضرت زینب (س) را که بر گردن اندخته بود میبوسید و میگفت ما نوکریمون را برای اربابمان انجام دادیم و حتماً در لحظههای آخر عمر در کنار ارباب بی کفن سربلند بود و دلش از این شاد بود که بی بی زینب (س) را در کنار خود میدید؛ در روی تحت بیمارستان به یکباره از خواب بیدار و به حالت احترام نشست، به سمت قبله خیره شد و میخندید و هیجان زده به خواهر میگفت «خانم زینب (س) اومده بالای سرم «وساعتی بعد پرواز به سوی ابدیت.
اخلاص او در کارها، سبب میشد تا او فقط خدایش را مدنظر قرار دهد، و از آنجا که الگویش را شهید ابراهیم قرار داده بود به دنبال گمنامی بود وشاید برای همین بود که هیچوقت قدمی برای اثبات جانبازی و تشکیل پرونده برنداشت.
حالا زندگی نامه، سیره و منش و خاطرات علی آقا در کتابی با عنوان «مثل ابراهیم» به چاپ رسیده تا به عنوان الگویی مناسب به جامعه امروز معرفی شود.
رضا عنبری نماینده گروه شهید ابراهیم هادی در همدان و از نویسندگان کتاب «مثل ابراهیم» در گفتگو با خبرنگار مهر در مورد آخرین اثر خود اظهار کرد: نگارش کتاب مثل ابراهیم از سال ۱۴۰۰ آغاز و پس از گذشت بیش از یک سال کار بر روی کتاب، درست روز میلاد حضرت زهرا (س) کار کتاب به پایان رسید که طی روزهای آینده مراسم رونمایی از کتاب برگزار خواهد شد.
وی در خصوص هدف اصلی از نگارش کتاب با بیان اینکه وظیفه اصلی ما طبق فرمایش مقام معظم رهبری، معرفی شهدا به عنوان الگوی مناسب برای جامعه است، عنوان کرد: با توجه به اینکه علی آقا در هر زمینهای که ما ورود کردیم، چه در حوزه اخلاقی، نظامی، معنویت، شجاعت، تحصیل، ورزش و… سرآمد بوده ما با این کتاب به دنبال این هستیم که یک الگوی درست به جامعه معرفی کنیم همان طور که امام خامنه ای عزیز فرمودند «هر شهیدی یک نماد است که این نمادها میشوند الگو برای جوانان ما؛ سعی کنید چهرهای شهدا را آن چنان که هست برای جوانهای امروز روشن کنید، و این به آنجا منتهی بشود که جوانها بتوانند در بین این چهرههایی که معرّفی شدهاند و نشان داده شدهاند، برای خودشان الگو انتخاب کنند، به آنها دل ببندند و راه آنها را دنبال کنند»
نماینده گروه شهید ابراهیم هادی در همدان به نحوه آشنایی با علی خاوری اشاره و عنوان کرد: زمانی که مشغول به جمع آوری خاطرات کتاب مهمان شام زندگینامه و خاطرات شهید سید میلاد مصطفوی از شهدای مدافع حرم شهرستان بهار بودم، به یک اسم علی خاوری برخوردم و شماره علی آقا را گوشی ذخیره کردم تا سراغ او بروم و خاطرات سید میلاد را از زبان کسی که خودش ذوب در شخصیت سید میلاد بوده بشنوم، اما نمی دانم چرا این توفیق قسمت من نشد.
وی با بیان اینکه در جمع آوری کتاب خاطرات شهید مدافع حرم مجید صانعی نیز مجدد به اسم علی خاوری برخوردم، گفت: مجید همان شهیدی است که وقتی قرار بود علی خاوری برای آوردن مهمات از ساختمان خارج شود، پیش دستی میکند و کمی زودتر از علی بیرون میرود و به همین ترتیب، تقدیر شهادت برای مجید رقم میخورد و درست جلوی چشمان علی، با تیری که بر قلبش اصابت میکند به شهادت میرسد و لذا این بار نیز در جمع آوری خاطرات شهید تصمیم گرفتم به سراغ علی آقا بروم.
عنبری اضافه کرد: متأسفانه این بار نیز توفیق حاصل نشد و در بهمن ماه سال ۱۳۹۹ با شنیدن خبر تلخ پر کشیدن جانباز مدافع حرم علی خاوری بر اثر جراحات جنگی در دفاع از حرم، بسیار متأثر شدم و فهمیدم باز هم از همراهی با یک شهید زنده جا ماندم.
وی به بیان اینکه چند ماه بعد از عروج علی آقا، تصویر زیبایی از ایشان در فضای دیدم و بی درنگ آن را به اشترک گذاشتم، گفت: بعد از ساعتی خانواده علی آقا از من تشکر کرده و چند خاطره خوب از ایشان برایم نوشتند که خاطرات برایم بسیار جالب بود و لذا با معرفی خود درخواست کردم تا اطلاعات بیشتری از زندگی علی آقا برایم ارسال کنند که مورد استقبال خانواده ایشان قرار گرفت و خاطرات بسیاری از این مجاهد بزرگ برای من ارسال کردند و لذا جرقه جمع آوری اطلاعات و نگارش کتاب زندگی نامه ایشان در ذهن من زده شد.
نماینده گروه شهید ابراهیم هادی در همدان در بیان علت نامگذاری کتاب با عنوان «مثل ابراهیم» از عشق و ارادت ویژه این رزمنده مجاهد به شهید ابراهیم هادی و حرکت در مسیر این شهید سخن به میان آورد و توضیح داد: علی آقای خاوری در تمام زندگی خود شهید ابراهیم هادی را الگوی خود قرار داده بود و هر آنچه از ایشان شنیده بود را در زندگی اش پیاده کرده بود به طوری که سیر زندگی ایشان هم همچون ابراهیم بود.
وی با تاکید بر اینکه جانباز مدافع حرم علی خاوری یک ابراهیم برای نسل امروز بود، اظهار کرد: علی خاوری یک ابراهیم هادی دیگری در جامعه امروزی ما میشود و ما هدفمان این است که شهدا را دست یافتی جلوه دهیم و بگوییم اگر ابراهیم هادی در چهل سال پیش و در دهه شصت شهید شده ولی امروز هم میشود ابراهیم هادی شد که نمونه آن علی خاوری است.
عنبری با بیان اینکه علی آقا عاشق ابراهیم هادی بود و این شهید بزرگوار را بهترین الگو برای تمام مردم میدانست ابراز کرد: علی آقا کتاب سلام بر ابراهیم و تقریباً تمام آثار گروه شهید هادی را به دقت مطالعه کرده بود و همواره در تلاش بود تا آنچه را که میخواند در زندگی خود پیاده کند که اینچنین شد و رفته رفته درست مثل ابراهیم شد به طوری که وقتی سیر زندگی علی آقا را مطالعه میکنیم میبینیم که چقدر شبیه ابراهیم هادی بوده و لذا و بر همین اساس اسم کتاب زندگی نامه ایشان به عنوان «مثل ابراهیم» انتخاب شد.
نماینده گروه شهید ابراهیم هادی در همدان اضافه کرد: علی آقا بارها کتاب سلام بر ابراهیم را به دوستان هدیه میداد و افراد را تشویق به خواندن این کتاب میکرد.
وی با بیان اینکه برای نوشتن خاطرات علی آقا به سراغ، خانواده، دوستان و همرزمان شهید رفتم، اضافه کرد: ما در این کتاب، به دنبال خلق اثر ادبی نبوده و نیستم، فقط میخواستم علی خاوری را از زاویه دید و نگاه دیگران روایت کنم و به همین دلیل، سعی در اختصار را در نظر داشتم و به اختصار به سبک و سیره زندگی ایشان در برهههای مختلف پرداختیم.
نماینده گروه شهید ابراهیم هادی در همدان در تبیین بارزترین ویژگیهای اخلاقی ایشان با تاکید بر اینکه این رزمنده مجاهد انسانی مخلص، شجاع، ولایتمدار و… بود، گفت: در سبک زندگی ایشان دغدغهی هدایت جوانان، عشق شدید به شهدا و شهادت، ذوب بودن در اهل بیت و ولایت، احترام خاص به والدین، اهل گریه بودن، معصومیت و شوق به رفتن و رسیدن بسیار به چشم میخورد.
وی با عنوان اینکه علی خاوری در حوزههای جهادی بسیار فعال بود و بیش از ۱۰ سال در قالب اردوهای جهادی در روستای اطراف شهرستان رزن فعالیت داشت، گفت: ایشان در اردوهای جهادی در عرصههای عمرانی، فرهنگی و درمانی بسیار فعال و پویا بودند و در عین حالی که شخصیت بسیار معنوی و خاصی داشتند یک فعال و کنشگر سیاسی و مطالبه گر نیز بودند.
عنبری به بعد سیاسی شخصیت علی خاوری نیز اشاره و توضیح داد: ایشان فردی بسیار شجاع و نترس بودند و با صراحت و تمام قد در برابر مسئولین کم کار میایستادند، در عرصههای سیاسی و راهپیماییها بسیار فعال و همواره در حال جهاد تبیین و روشنگری بودند و بخاطر روشنگریهایش در خصوص فتنه ۸۸ برخی از مسئولین دولت وقت در شهرستان از ایشان گلایه داشتند و او را تحت فشار قرار میدادند.
وی با تاکید بر اینکه نکته به نکته و خط به خط کتاب بسیار آموزنده است، به وصیت نامه علی خاوری اشاره و یادآور شد: علی آقا بسیار وصیت نامه عجیبی دارند که نشان دهنده شخصیت والای ایشان است که ابتدای این وصیت نامه به معرفت و علاقهای که به اهل بیت الله السلام داشتند اشاره دارد و قسمت پایانی وصیت نامه که بسیار زیبا و خواندنی است نشان از ارادت خاص و ویژه ایشان به ولایت و به شخص امام خامنه ای است که میگوید ای کاش جانها در بدن داشتم و در راه ولایت و امام خامنه ای فدا میکردیم و سلام مرا به امام خامنه ای برسانید و بگویید که آرزوی من دیدن چهره مبارک شما از نزدیک بود.
عباس خاوری پدر مجاهد فی سبیل الله علی خاوری در گفتگو با خبرنگار مهر در پاسخ به این سوال که چرا این مجاهد فی سبیل الله به دنبال جانبازی در سوریه در نبرد با تکفیریها، اقدامی برای ثبت پرونده جانبازی اش نکرد، بیان کرد: از آن جایی که علی آقا الگوی خود را شهید ابراهیم هادی قرار داده بود و سبک و سیره زندگی خود را بر مبنای سبک زندگی این شهید معز قرار داده بود، همواره به دنبال گمنامی بود و هدفش تنها رضایت پروردگار و انجام تکلیف بود، و لذا هیچ گاه قدمی برای اثبات جانبازی و تشکیل پرونده برنداشت و تنها با خدا معامله کرد.
وی در همین خصوص با بیان خاطرهای عنوان کرد: در روزهای آخر عمر با برکتش که حال مساعدی نداشت با بغض به علی آقا گفتم کاش حداقل پیگیر پرونده جانبازی ات میشدی تا برای ارتقای درجه و دیگر امورات از آن استفاده میکردی ولی ایشان به شال روی دوشش که شال تبرکی حرم حضرت زینب بود اشاره کرد و پاسخ داد درجه من را خانم حضرت زینب و حضرت رقیه دادهاند، مگر من برای ارتقای درجه رفتهام؟ ما برای اربابمان نوکری کردهایم و همین جا بود که وصیت کرد این شال را با خودش دفن کنیم که ما هم به این وصیت ایشان عمل کردیم.
وی با بیان اینکه علی آقا همواره در راه رضای خدا قدم میبرداشت و میخواست کارهایش برای خدا باشد، به ویژگیهای اخلاقی و شخصیتی ایشان اشاره و تاکید کرد: علی از همان کودکی ویژگیهای شخصیتی خاصی داشت، برای پدر و مادر احترام ویژه ای قائل بود و همواره دست و پای من و مادرش را میبوسید، در ادب و متانت بینظیر و بخاطر مهربانی و اخلاق نیکویش جایگاه خاصی در بین اقوام داشت و همه به ایشان ارادت خاصی داشتند و در همه حال به او احترام میگذاشتند.
وی با بیان اینکه ارتباط من با علی آقا آنچنان نزدیک و صمیمی بود که کمتر کسی باور میکرد ما پدر و پسر باشیم، اضافه کرد: ایشان بسیار شجاع، متواضع، نترس و عاشق شهدا و اهل بیت (ع) بود، به نماز اول وقت و نماز شب بسیار اهمیت میداد، بر خواندن زیارت عاشورا مداومت داشت و همواره در کمک به فقرا و نیازمندان در تلاش بود.
وی با اشاره به ولایتمداری این جانباز مدافع حرم با بیان اینکه در وصیت نامه خود تاکید کرده بود که دوست ندارم در تشییع جنازه من کسی که ذرهای با ولایت و جمهوری اسلامی زاویه و مشکل دارد شرکت کند، خاطر نشان کرد: ایشان وصیت کرده که در تشییع جنازه ام پرچم آمریکا و اسرائیل را آتش بزنید تا همگان بدانند که من تابع ولایت فقیه و ضد آمریکا هستم که طبق وصیت ایشان در زمان تشییع پیکر پاکش ابتدا تابوت علی را از روی پرچم آمریکا و اسرائیل رد کردیم و بعد پرچمها را به دست مادر علی آقا دادیم و ایشان با صلابت خاصی که داشتند، پرچم استکبار را در تشییع پیکر تنها پسرش آتش زدند.
محمدمهدی کوروش مقصود همرزم علی خاوری نیز در گفتگو با خبرنگار مهر با اشاره به زمان آشنایی خود با ایشان عنوان کرد: برای اولین بار که سال ۹۴ به سوریه اعزام شدیم با ایشان آشنا شدم و در عملیات محرم در کنار هم بودیم.
وی با بیان اینکه علی آقا فردی بسیار متواضع بود، اخلاص و کار جهادی را دو ویژگی بارز ایشان دانست و تاکید کرد: شجاعت، ادب و متانت در برابر فرماندهان و سایر نیروها، خوش اخلاقی، خوش رویی و پای کار بودن از دیگر خصوصیات اخلاقی علی آقا بود.
همرزم علی خاوری با ابراز اینکه ایشان عاشق شهدا بود و همواره خادمی شهدا را میکرد، گفت: مهمترین دغدغه ایشان خدمت به اسلام و ولایت فقیه بود و همواره آرزوی شهادت میکرد.
وی با اشاره به مجاهدتهای خالصانه علی خاوری در سوریه و جبهه مقاومت یادآور شد: اکثر رزمندگان و مدافعان حرم همدان در عملیات محرم شیمیایی شدند و ریههایشان درگیر شد که علی آقا هم در این عملیات بود که درگیر شد و به سبب همین جراحات جنگی درد و رنج بسیاری را متحمل شد به طوری که وقتی در بیمارستان بستری بود به ملاقات ایشان رفتم گفت «دیگر تحمل ندارم خسته شدم دعا کن بروم» و سه روز بعد آسمانی شد.
درود خدا بر علی خاوری و همه مجاهدان فی سبیل الله
کد خبر 6096583